انجمن کامپیوتر ایران

In this paper, we propose a method that uses domain engineering concepts to design components in a minimizedextendable manner and to provide required platform to implement these components, we propose a component model called AECM that uses aspect-oriented method besides other techniques to improve component reusability. AECM proposes a component definition language to define component specifications that component behaviors can be minimized or extended through the language. In addition, AECM proposes an assembly definition language to wire components; these two languages make software architecture. In this component model, aspects are some kind of component and all component concepts are applicable to them. AECM categorizes aspects of a component to two categories: 1) built-in and extension aspects, 2) inter-components aspects and intra-component aspects, and supports them in different ways to control applicable changing to the component. AECM supports definition of weave time and runtime aspect application rules in a way that any changes of the rules will not affect the component implementation.

Error Back Propagation, a class of neural networks, is proposed to solve the inverse kinematics problem in robotic manipulator. In this approach a network has been trained to learn a desired set of joint angles positions from a given set of end effectors positions. This paper demonstrates some methods of Back Propagation neural network which can be used to solve inverse kinematics. Next the performance of these methods has been compared for inverse kinematics problems. The used Error Back Propagation techniques are the Standard, Momentum and Delta Bar- Delta.

Task scheduling is an NP-complete problem. A large number of heuristic approaches for finding the best result have been presented in the literatures. Most of the algorithms are proposed for the homogeneous systems and a few ones can be applied for the heterogeneous systems. In this paper, a synchronous task scheduling for heterogeneous systems called Dynamic Task Scheduling with Minimum Communication Cost and Processor Ready Time (DMCR) is proposed. DMCR can obtain exact values of communication cost and processors ready times by task selection synchronously with machine selection. Using exact values instead of conjectural values that used in the other scheduling approaches provides better results in heterogeneous systems. Simulation shows 5-10% improvement comparing HEFT and 12-18% improvement comparing HCPT.

رينوپلاستی (Rhinoplasty) يا جراحی بينی جهت تغيير شکل آن، يکی از معمولترين جراحی پلاستيک بخصوص در ايران می باشد. رينوپلاستی در بهبود شکل ظاهری و خودباوری بيمار تاثير داشته و می تواند در بهبود نارسايی های تنفسی نقش مهمی ايفا کند . در اين مقاله آلگوريتمی خودکار جهت آناليز کمی جراحی بينی براساس تصاوير قدامی و جانبی، قبل و بعد از عمل جراحی، ارائه می گردد. جهت بخش بندی پوست رنگی صورت، آلگوريتم EM یا (Expectation_Maximization) خودکاری مطرح می شود که با استفاده از اطلاعات فضای رنگی YCbCr و شرايط نورپردازی متغير ضمن تصحيح اثر نورپردازی متغير، قادر به بخش بندي پوست رنگی صورت از روی تصاوير قدامی و جانبی می باشد. اين آلگوريتم از دقت و انعطاف بيشتری در بخش بندی پوست رنگی صورت برخوردار است . علاوه براين، آلگوريتمی خودکار جهت استخراج بعضي از نقاط کليدی صورت ارائه می گردد که در آناليز کمی جراحی بينی به آن نياز داريم . نهايتا با اندازه گيری بعضی از پارامترهای بينی به ارزيابي نتايج عمل جراحی بينی می پردازيم. عمل جراحی بينی در حضور ۱۰۰ تصوير کلينيکي قدامی و جانبی که قبل و بعد از عمل جراحی گرفته شده اند بطور کمي بررسی می گردد. در اين راستا، آناليز آماری پارامترهای بينی از قبيل زاويه نازولبيال (Nasolabial angle) و پروجکشن (Projection) بيني مطرح می باشد.

الگوریتم (system Artificial Immune Recognition) با استفاده از مجموعه داده های آموزشی و با الهام گرفتن از سیستم ایمنی بدن سعی در ساختن الگوهای نماینده ( یا سلول های حافظه ) دارد. در فاز عمومیت، به کمک الگوریتم k نزدیکترین همسایه (KNN) و با استفاده از الگوهای نماینده ی ساخته شده، طبقه بندی داده های ورودی جدید انجام می پذیرد . تحقیقات اخیر نشان داده است که کارایی این روش طبقه بندی تا حد زیادی به معیار فاصله مورد استفاده وابسته است؛ در این مقاله، نسخه ای از الگوریتم AIRS به نام (AD-AIRS)Adaptive Distance AIRS ارائه می شود که از یک نوع معیار فاصله وفقی استفاده می کند . الگوریتم AD-AIRS در مقایسه با الگوریتم AIRS نه تنها از دقت بهتری برخوردار است بلکه تعداد الگوهای نماینده ساخته شده توسط آن کمتر از الگوریتم AIRS می باشد این مسئله از این لحاظ حائز اهمیت است که باعث افزایش سرعت در فاز طبقه بندی می شود.

مخابرات سیار به نوعی از انتقال داده ها می پردازد که به کاربر امکان ارتباط برقرار کردن با سایر کاربران را هم در هنگام حرکت وهم در مواقعی که کاربر در مکان نامعلومی به سر می برد را می دهد . در طی عملیات طراحی شبکه های سلولی طبق محاسبات انجام شده تعداد محدودی سایت برای پوشش یک ناحیه در نظر گرفته خواهد شد در نتیجه جایگذاری صحیح این تعداد محدود در سطح منطقه باعث کاهش هزینه ها چه از نظر پوششی وچه از نظر گسترش شبکه در مراحل بعدی خواهد شد. در مقاله حاضر با طراحی یک الگوریتم ژنتیک راه حلی برای مسئله طراحی شبکه سلولی ارایه کرده ایم . مهمترین خصوصیت الگوریتم ارایه شده علاوه بر یافتن مکان آنتهای انتقال اطلاعات، یافتن تعداد این آنتن ها برای پوشش مناسب و حداقل کردن هزینه می باشد. بطوریکه الگوریتم ارایه شده توانایی یافتن تعداد آنتهای مورد نیاز برای هرنقشه واقعی را دارا می باشد.

بهينهسازي پرسوجو در شبکههاي حسگر، يکي از زمينههاي تحقيقاتي در حال رشد است. به دليل وجود مسائلي چون پهناي باند محدود، محدوديت در منبع تغذيه و سروکار داشتن با جريان دادهها، پردازش پرسوجو در شبکههاي حسگر، با چالشهاي متعددي روبروست. در اين راستا، محدوديت منبع انرژي را ميتوان به عنوان اصليترين چالش نام برد. در اين تحقيق، معماري جديدي جهت بهينه- سازي اجراي پرسوجوها بر اساس دادههاي تقريبي در شبکههاي حسگر، معرفي ميشود و الگوريتمي ارائه ميگردد که به مسئله سطح اعتماد پرسوجو در شبکه، تمرکز دارند. در شبکههاي حسگر بزرگ، انتظار اينکه نتايج پرسوجو، بازتابي دقيق از وضعيت جاري شبکه باشند، منطقي به نظر نميرسد. تکنيکهاي مديريت دادههاي تقريبي در شبکههاي حسگر، از اين حدود تحمل در مورد عدم دقت نتايج در کاربردهاي مختلف استفاده مينمايند تا به اين صورت بار ارتباطي و اکتسابي در شبکه را کاهش دهند. در اين مقاله جهت پاسخگويي به پرسوجوها از روش پيشبيني خطي استفاده ميشود. مهمترين ايده در طراحي الگوريتمهاي پيشنهادي براي کاهش مصرف انرژي و کمکردن هزينههاي ارتباطي از طريق کاهش تعداد پيغامهاي ارسالي ميان گره- هاي حسگر، انجام پردازشها به صورت محلي و با بهرهگيري از روش پيشبيني خطي است.

سيستم IFF يک سيستم الکترونيکي است که براي چکيده - سيستم تشخيص هواپيماهاي دوست از دشمن ، تعيين نوع هواپيما و ماموريت آن بکار مي رود. رادارهاي نظارتي ثانويه در خلال جنگ جهاني دوم شكل يافتند و از آن زمان تا كنون بطور گسترده اي گسترش يافته اند. در اين سيستم نظارتي به هر هواپيما يك كد خاص اختصاص داده شده كه اين كد مي تواند توسط ايستگاه زميني از هواپيما سوال شود. قابليت شناسايي هواپيماهاي خاص و همبسته كردن حركت آنها با نقشه هاي پرواز از قبل پر شده اساس سيستم كنترل ترافيك مدرن امروزي را تشكيل مي دهد در اين مقاله پياده سازي ديكدر يك سيستم رادار IFF با استفاده از يك كارت مبتني بر استاندارد PCI شرح داده شده است.

در طرح هاي برنامه نويسي چندنگارشي مبتني بر تنوع نرم افزار و راي گيري، مفاهيم درستي و توافق اكثريت با يكديگر متفاوتند. به عبارت بهتر اين روشها نمي توانند هيچ تفاوتي ميان توافق روي خروجي هاي نادرست يا درست قائل شوند و با كوچكتر شدن دامنه خروجي، احتمال توافق نادرست افزايش م ييابد. هدف اين مقاله ارائه طرحي براي بهبود الگوريتم راي گيري اكثريت با فضاي خروجي دودويي در فنون برنامه نويسي چندنگارشي در محي طهاي بدخواهانه و در شرايطي است كه بيش از نيمي از گره ها ممكن است به مصالحه درآيند. كاربرد اين طرح در سيست مها و نر مافزارهاي تحمل پذير نفوذ است.

گرید محاسباتی تکنولوژي جدیدي است که با هدف به اشتراك گذاشتن منابع و همکاري در سطحِ وسیع پدید آمده است. زمانبندي وظایف براي رسیدن به سطح کیفیت مطلوب، از جمله زمینههاي مهم و مطرح در محیط گرید است. هرچند کارهاي زیادي در مورد نحوهي زمانبندي و توزیع زیروظایف در محیط گرید و با هدف افزایش قابلیتاطمینان و کارآیی آن انجام شده، ولی در مورد ارائه تعریف صوري کارهاي زیادي صورت نگرفته و کارهاي موجود هر کدام به جنبهي خاصی از توزیع زیروظایف اشاره کرده یا در مورد مثالی خاص ارائه شدهاند. ما، در این مقاله، قابلیت اطمینان در سرویسهاي گرید را بررسی کرده و با استفاده از شبکههاي پتري رنگی، مدلی براي محاسبه آن ارائه نمودهایم.

تکامل شبکه هاي نورونی به کمک الگوریت م هاي تکاملی از جمله زمین ههاي تحقیقاتی گسترده اي است که در آن خودکارسازي بخش هاي مختلف یک شبکه نورونی مدنظر می باشد . از این میان، الگوریتم SANE به عنوان راهکاري مناسب جهت تکامل شبکه هاي نورونی به کمک الگوریت مهاي تکاملی مطرح است. هدف این مقاله ارائه راهکاري جهت بهبود کارائی الگوریتم SANE براي تکامل شبکه هاي نگاشت خودسازمانده است . ضعف الگوریتم مذکور، عدم توانائی در نزدیک کردن وزن اتصالات شبکه به ورودي آن است . راهکار حاضر شامل اعمال تغییرات در عملگرهاي تکاملی الگوریتم SANE شامل عملگر کراس اور و جهش بوده و نمودارهاي حاصل از شبیه سازي صورت گرفته، نشان از بهبود نتایج الگوریتم مذکور دارد. در شبیه سازي صورت گرفته از مجموعه داده هاي بیماري قلب، سرطان سینه، دیابت و همتائی هشت بیتی استفاده شده است . بهبود صورت گرفته شامل توانمند نمودن الگوریتم SANE در نزدیک کردن وزن شبک ه هاي نورونی به ورودي شبکه است.

در اين نوشته به بررسي بهبود سيگنال صحبت با استفاده از فيلتر Wiener تكراري پرداخته شده است كه در آن از روش Martin براي تخمين طيف توان نويز استفاده ميشود. روش مارتين، تخمين مناسبي از طيف توان نويز موجود در سيگنال صحبت نويزي، بخصوص نويزهاي ساختار يافته، بدست ميدهد. در پيادهسازيهاي قبلي فيلتر Wiener تكراري معيار مناسبي براي توقف پروسه تكراري وجود نداشت و از تعداد تكرارهاي ثابتي براي تمام فريمهاي سيگنال نويزي استفاده ميشد اما در اين نوشته از معيار SNR براي توقف پروسه تكراري استفاده ميشود. از معيارهاي مورد بررسي در اين نوشته ميتوان بهبود SNR بهبود PESQ ،segmental SNR و اعوجاج را نام برد.

امروزه استفاده از روشهای ترکیبی برپایه آنالیزمولفه های مستقل (ICA) برای بهبود کارائی در حذف آرتیفکت از سیگنال الکتروانسفالوگرام، مد نظر قرار گرفته است. این مقاله به بررسی نقاط قوت و ضعف روش ترکیبی ویولت ICA- در مقایسه با روش مادر ICA می پردازد. روش روی داده شبی هسازی، سه نوع شب هشبیه سازی و داده واقعی پیاده و نتایج با ICA مقایسه شده است. در داده شبیه سازی خطای روش ترکیبی 72 % کاهش یافته است. در داده های % شبه شبیه سازی، نتایج براساس نوع شبیه سازی متفاوت و خطا 22 کاهش تا 30 % افزایش داشته است. در پایان نتایج روش ترکیبی روی داده واقعی حاکی از توانایی بالای روش در حذف آرتیفکت چشمی دارد و بطور کیفی تفاوت بارزی میان روش ترکیبی و ICA دیده نمی شود. روش ترکیبی در موارد یکه هدف نگهداری حداکثر اطلاعات سیگنال بوده و تنها حذف مولفه های قطعاً آرتیفکتی مطلوب است، دارای قوت است، ولی درمواردی که هدف تنها نگهداری اطلاعات با منشا قطعاً مغزی است، ضعیف تر عمل می نماید.

تشخيص كلمات كليدي، يك شاخه مهم از بازشناسي اتوماتيك گفتار با شناسايي تعداد محدودي از كلمات كلي دي در يك گفتار است. اين مقاله يك روش جديد محاسبه درجه اطمينان براي پذيرش/رد كلمه كليدي شناسايي شده، ارائه مي كند. در روش پيشنهادي از مدل مخفي ماركوف براي آموزش مدل واحدهاي بازشناسي استفاده مي شود. مدلهاي بازشناسي عبارتند از مدلهاي واجي زبان فارسي و نيز مدلهاي كلما تكليدي. تشخيص كلمات كليدي در دو مرحله انجام مي شود. در مرحله اول يكسري كلم ات كليدي شناسايي مي شوند و در مرحله دوم يك معيار اطمينان براي رد يا قبول هر يك از كلمات كليدي تشخيص داده شده در مرحله قبل ، محاسبه و استفاده مي شود. در مرحله اول از مدلهاي مخفي ماركوف واجي و در مرحله دوم از مدلهاي مخفي ماركوف كلما تكليدي همراه با سطوح آستانه تصميم گيري استفاده مي شود. آزمايش هاي انجام شده براي تشخيص 25 كلمه كليدي فارسي بيانگر كارايي خوب روش پيشنهادي و بيشتر بودن كارايي آن به ميزان 6.5 % نسبت به روشي است كه از معيار اطمينان پيشنهادي استفاده نشود.

در قطعهبندي تصوير با اطلاعات مبهم و نويز مواجه هستيم ؛ در روش خوشهبندي FCM اگر تصوير حتي به كمي نويز آغشته شود، شديداً از كارايياش كاسته ميشود. در اين مقاله ما يك متد جديد خوشه بندي فازي نوعدوم بازهاي با درنظر گرفتن اطلاعات همسايگي پيكسلها ارائه دادهايم. در سيستم حاضر براي بهبود كيفيت خوشهبندي و مواجهه با عدمقطعيت موجود دادهها از فازي نوعدوم و براي كاهش تاثير نويز از اطلاعات همسايگي استفاده كردهايم. در روش پيشنهادي براي مقابله با عدمقطعيت فازيساز m ما از دو فازيساز m1 و m2 در متد خوشهبندي FCM بهرهبردهايم. همچنين استفاده از اطلاعات همسايگي در بروزرساني مقادير تعلق باعث افزايش مقاومت الگوريتم پيشنهادي در برابر نويز شده است. در آزمايشات انجام گرفته ، مقاومت اين روش در مقابل نويز با روشهاي رايج ديگر مانند FCM SFCM و FCM نوع دوم بازهاي مقايسه شده است. نتايج آزمايشات نشان دهندة مقاومت بسيار بالاتر روش پيشنهادي در مقايسه با ساير روشها است.

In this paper, we study the selection of active sensors in wireless sensor networks (WSN) subject to a limited energy consumption and a given estimation error. A cost function based on spatial correlation is derived for active sensor selection. Accordingly, a new adaptive algorithm is proposed in which the number of active sensors is adaptively determined and the best topology of active set is selected based on the add one sensor node at a time method. Simulation results show that the distortion of the optimum defined cost function is less than suboptimum one. Also, the performance of the proposed algorithm for sensor selection in computational burden is better than the other algorithm.

This paper presents an asynchronous and a synchronous NoC router architecture. The asynchronous scheme is implemented by the help of CSP-Verilog language and the synchronous one is designed employing VHDL language. Their designs are similar except the extra links which are in charge of handshaking processes in asynchronous architecture. According to the experimental results the transition counts of buffer, and switch components in synchronous router are almost 82% and 60% of asynchronous one, respectively. On the other hand, the transition counting of routing unit in asynchronous NoC router is nearly 73% of synchronous one. Power consumption of them are evaluated according to the obtained transition counting. Based on the comparison the power consumption of buffer and switch components are almost same due to their similar structure. However, the power consumption of routing unit component in asynchronous design is lower than synchronous one.

In this paper, we propose a method for selecting the symmetry axis of eyes region from two or more candidates. We propose a region-based deformable template matching from two new defined operations: intensity-based 2-clustering and edge shadowing. The results display the effectiveness of our method for extraction of eye, eyebrow and nose templates. The parameters of these templates can be used as feature vectors in low bit rate transmission. Evaluation of the proposed method on an Iranian database shows the accuracy of 99% for feature region extraction and 86% in average for feature template extraction.

In this paper, we address the Heart Sound signal modeling problem. The approach taken is based on sparse and redundant representations on an overcomplete dictionary. We apply matching pursuit (MP) and orthogonal matching pursuit (OMP) on two sets of normal and pathological phonocardiograms (PCGs). The dictionary includes classical Gabor wavelets or time-frequency atoms which are the product of a sinusoid and a Gaussian window function. The normalized root-mean-square error (NRMSE) was computed between the original and the reconstructed signals. The results show that the OMP method is very suitable to the transient and complex properties of the PCG’s, as it yielded excellent NRMSE’s around 1.61% for normal sounds and 5.19% for pathological murmurs.

Keystroke dynamics-based authentication, KDA, verifies users via their typing patterns. To authenticate users based on their typing samples, it is required to find out the resemblance of a typing sample and the training samples of a user regardless of the text typed. In this paper, a measure is proposed to find the distance between a typing sample and a set of samples of a user. For each digraph, histogram-based density estimation is used to find the pdf of its duration time. This measure is combined with another measure which is based on the two samples distances. Experimental results show considerable decrease in FAR while FRR remains constant.