انجمن کامپیوتر ایران

روش‌های آماری مانند مدل مخفی مارکوف به خوبی در مسائل بازشناسی گفتار مورد استفاده قرار گرفته‌اند. اخیراً این متدها در بازشناسی دست نوشته نیز بکار گرفته شد ه‌اند. در این مقاله یک روش مبتنی بر گروه‌بندی، جهت بازشناسی حروف مجزای بر خط فارسی مستقل از نویسنده، ارائه می‌شود. مدل‌سازی با استفاده از مدل مخفی مارکوف انجام می‌پذیرد و ویژگی‌های متعددی از دنباله نقاط نمونه‌برداری شده از حروف دست نوشته، جهت تخمین پارامترها، استخراج شده است. آزمایشات مختلفی با ویژگی‌های متفاوت دنباله نقاط و توپولوژی‌های گوناگون مدل مخفی مارکوف با استفاده از روش مبتنی بر گروه‌بندی و روش مبتنی بر هر یک از حروف انجام گرفته و نتایج و تاثیر آنها بر دقت بازشناسی گزارش شده است. با گروه‌بندی حروفی که حرکات دست هنگام نوشتن آن‌ها مشابه است و مدل‌سازی هر گروه، درصد خطای بازشناسی نسبت به روشی که در آن برای هر یک از حروف، مدلی ایجاد می شود، 25,63 درصد کاهش یافته است. بهترین نتیجه با استفاده از ویژگی‌های مشتق زمانی مرتبه اول مولفه‌های افقی و عمودی نقاط روی محورهای مختصات و تفاضل زوایای نقاط پی در پی، به‌دست آمده است.

هدف الگوریتم‌های یادگیری افزایشی در شبكه‌های چند لایه پرسپترونی، حفظ نتایج فازهای آموزشی قبلی و بهبود عملكرد شبكه با آموزش انحصاری آن بر روی نمونه‌های جدید است. الگوریتم‌هایی كه تاكنون برای یادگیری افزایشی در یك شبكه چند لایه پرسپترونی پیشنهاد شده‌اند قابلیت تعریف كلاس‌های جدید را در اختیار نمی‌گذارند. در این مقاله الگوریتمی برای یادگیری افزایشی در شبكه‌های چند لایه پرسپترونی مورد بررسی قرار می‌گیرد كه این نقطه ضعف را رفع كرده است. این الگوریتم از تركیب افزایشی تعدادی شبكه یادگیر ضعیف كه هریك مربوط به تعدادی از نمونه‌های آموزشی است كه در طول زمان به سیستم ارائه شده اند، یك شبكه یادگیر قوی می‌سازند و قابلیت پذیرش كلاس‌های جدید معرفی شده توسط نمونه‌های تازه وارد را نیز دارا می‌باشند. در اینجا تاثیر پارامترهای مختلف بر میزان كارایی الگوریتم مورد بررسی قرار گرفته و بوسیله نتایج بدست آمده، عملكرد الگوریتم مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. به علاوه سه راه برای بهبود عملكرد چنین الگوریتمی پیشنهاد شده است. نتایج حاصل از پیاده سازی‌های صورت گرفته، حاكی از موفقیت این روش‌ها در بهبود عملكرد الگوریتم نسبت به نسخه اصلی می‌باشد تا جایی كه استفاده همزمان از این روش‌ها منجر به كاهش پنجاه درصدی خطا نسبت به نسخه اصلی الگوریتم گردیده است.

جایگزین کردن واحدهای عملیاتی یک پردازنده قابل توسعه با واحدهای عملیاتی قابل بازپیکربندی می‌تواند هزینه تولید و زمان ارائه به بازار را بطور چشمگیری کاهش دهد. بعلاوه افزون بر کاهش هزینه تولید، این پردازنده قادر به اجرای دستورات سفارشی بیشتری نیز خواهد بود. در این مقاله یک معماری ناهمگون برای واحدهای عملیاتی قابل بازپیکربندی در پردازنده‌های قابل توسعه ارائه شده است. نتایج آزمایشات نشان می‌دهد که در مقایسه با معماری پیشین، معماری ارائه شده از تعداد زیادی دستورالعمل سفارشی پشتیبانی می‌کند. بعلاوه این معماری قادر است زمان اجرای یک دستورالعمل سفارشی را بین ٢٠ تا ٤٠ درصد بهبود دهد.

در این مقاله الگوریتم جدیدی با الهام از روش‌های مبتنی بر معادلات نفوذ گرما برای کاهش نویز تصاویر ارائه می‌شود که از ویژگی‌های مهم آن حفظ لبه‌ها در تصاویرمی‌باشد. این الگوریتم بر این اصل استوار می‌باشد که روشنایی لبه‌های موجود در تصاویر واقعی به تدریج تغییر می‌یابد. بر این اساس در حل عددی معادلات نفوذ گرما به منظور حفظ لبه‌ها، لازم است همسایگی‌هایی با عمق بیش از یک پیکسل در نظر گرفته شود. در روش پیشنهادی علاوه بر لبه‌های افقی و عمودی چهار لبه اریب نیز در ساختار همسایگی در نظر گرفته می‌شود تا لبه‌های موجود در تصویر را بهتر حفظ نماید. این الگوریتم بر روی تصاویر استاندارد مختلف آزمایش شده است و عملکرد آن با عملکرد الگوریتم‌های موجود مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج نشان می‌دهد که روش ارائه شده در این مقاله، نسبت به روش‌های موجود، علاوه بر حذف نویز در حفظ لبه‌ها از عملکرد بهتری برخوردار است.

كنترل ازدحام در شبكه هاي كامپيوتري مبتني بر TCP امروزه از اهميت بالايي برخوردار مي باشد و با ورود مهند سي كنترل به اين حيطه زمينه مساعدي براي بهبود عملكرد اي ن شبكه ها فراهم شده است . مديريت فعال صف (AQM) به عنوان يك كلاس از دورانداختن يا علامت گذاري بسته ها در صف مسيرياب ها راه حلي در كنترل ازدحام انتها به انتها در شبكه هاي TCP به شمارمي رود. در اين مقاله بوسيله مد ل رياضي جريان سيال TCP-Westwood و ساده سازي و تخمين پارامتر نسبت بازشدگي پنجره سعي بر اين است ك ه ديناميك هاي مختلف مسأله ازدحام جداسازي شده و با كمك پارامترهاي كنتر لگر PI كه قبلا در مورد TCP-Reno به دست آمده اند كنترلگر PI براي TCP-Westwood تنظيم شود . در پايا ن درستي نتايج به كمك نرم افزار شبيه ساز شبكه ( 2(NS بررسي شده و نشان داده شده است كه الگوريتم كنترلي ارائه شده عملكرد بهتري نسبت به الگوريتم قديمي تر RED به منظور تنظيم طول صف دارد.

اجراي برنام ه هاي موازي MPI بر روي سيستمهاي كلاستر و گري د معمولاً در معرض خطر خرابي سيستم و يا شبكه مي باشد. لذا استفاده از پياد هسازيهاي تحمل پذير در برابر خرابي در اين گونه سيستمها امري اجتناب ناپذير اس ت. دو دسته از روشها براي تحم لپذير ساختن اين گونه سيستمها به كار مي رود كه يكي مبتني بر checkpoint گرفتن از حالت پروسه هاي در حال اجرا و ديگري مبتني بر ثبت وقايع مي باشد.عيب روش ثبت بدبينان ه وقاي ع مبتني بر فرستنده كه در دسته دوم قرار م يگيرد حجم زياد پيامهايي است كه بايد در حافظه فرار نگ هداري شوند. در اين مقاله ما براي رفع مشكل ذكر شده روش checkpoint هماهنگ از محتوي پيامها (CCMP) را ارائه كرد هايم. نتايج آزمايشات دلالت بر كاهش زمان اجر ا در روش پيشنهاد ي براي برنام ه هاي سنجش NPB در محيطهاي بدون خرابي و داراي خرابي دارد.

در این مقال ه مدلی براي شبی ه سازي تجارت الکترونیک به منظور یافتن راه ح ل هایی بهینه در فرایند تصمی م گیري عامل ه اي نرم افزاري براي انجام بهترین خرید اینترنتی، ارائه می شود. این مدل، ترکیبی از الگوریتم هاي موجود در مکانیسم بازار و قواعد رفتاري-روان شناختی است که به صورت توزیعی و در یک سیستم چند عامله پیاده سازي می شوند. از آن جمله می توان به ظهور ایده فاکتور اضطراب د ر کنار فاکتور توان براي فروشندگان و خریداران اشاره نمو د. پس از ارائه نتایج پیاده سازي نر م افزاري محیط شبیه سازي، تحلیل هایی براي پیش بینی سود عامل ها در فرایند مذاکره ذکر می شود. در نهایت، به منظور بیشینه سازي سود مشتریان در بازارهاي مختلفی چون بازار رقابتی، حراجی و گیج، پیشنهادهایی جهت تنظیم پارامترهاي اولیه آنها ارائه می شود.

مدل CREAGENE يک مدل خلاق چند عام لي هوشمند چند منظوره است که با بررسي سيستمهای خلاق انسا ني در دامنهه اي مختلف شناخ تي، مهندسي، م ديريت، هنر و کشف علم ي طرا حي شد ه اس ت. در واقع اين مدل قاب ليت حل خلاق مسائل، توليد و تفسير ش ک لها يا عبارتها را دارا است . در مدل پيشنهادي CREAGENE ،امل هوشمند، پيشپردازنده، توليدکننده، کشف- کننده، پردازند ه دامنه،تحليل و آزم ايشکننده و پ سپردازنده وجود دارند، که با کمک يک حاف ظة کاري و دو کتابخانه براي محصول-هاي خلاق و محصول هاي عا دي به فعا ليت مشغولن د. در ابتدا دانش ورو دي از دامنه هاي مختلف، درعامل پيشپردازنده بازنمايي مِی شود و به صورت ساختارهاي پيش ابدا عي او ليه (ساختارهاي مجر د) در مي آيد. اين ساختارها پس از پردازشهاي مناسب در عامل های تو ليدکننده و کش فکننده, به صورت ساختارها ي پيش ابدا عي در مي آيند و به پردازن دة دامنه مي روند و در آنجا به ساختارها ي خاص در دامنه مورد نظر تب ديل م يگردند. پس از آ ن تح ليل و آزم ايش اين ساختارها، براي معيارهاي نو و جديد بودن و همينطور با ارزش بودن انجام م ي پذيرد. در صورت ت أييد خلاقي ت هر ساختا ر, آن ساختار به عنوان محصول خلاق به محيط عرضه م يگردد و در کتابخانه محصو لهاي خلاق نگهدا ري مي شود و در غ ير اينصورت، در کتابخانه محصولهاي عادي ذخيره مي شود. در اي ن مقاله ۳ مثال کاربردی براي نشان دادن قابليتهاي اين مدل ارائه گرديده است.

فراخوانيهاي غير همزمان با هدف افزايش همروندي سهم بسزايي در تسريع برنام ه هاي توزيعي دارن د. مسلما" انتظار براي دريافت مقادير بازگشتي از اين نوع فراخوانيها تاث ير منفي در ايجاد همروندي دار د. مي توان با قرار دادن جملاتي که به هر نحوي به نتايج حاصل از فراخواني غير همزمان وابسته اند، در ريسمانهاي انتظار، اين تاثير منفي را به حداقل ممکن تقليل داده، ترتيب بهينه اجرا براي اي جاد حداکثر همروندي را موجب ش د. براي اين منظور در اين مقاله با ار ايه يک ساختار نوي ن، الگويي براي پياد ه سازي فراخواني هاي غيرهمزمان ارايه شده تا کارايي بهتري را براي سيستمهاي درخواس ت کننده سرويس يا فراخوان يکننده مت دهاي راه دور فراهم آور د. استقلال از ميان افزار نکته حايز اهميت ديگري در فراخوانيهاي غير همزمان است که با استفاده از يک طرح لايه اي در الگوي پيشنهاد يِ م ا، اين مشکل از ميان برداشته شده است . ارزياب يهاي انجام شده در اين مقاله گواه بر مطرح شدن الگوي پيشنهادي به عنوان يک استاندارد براي فراخوانيهاي غير همگام راه دور است.

در بسياري از كاربردهاي بلادرنگ و بحراني نظير آنچه در سيستم هاي ماهوار ه اي اجرا م ي شود، قابليت اطمينان، مصرف توان و مدت زمان اجرا جزء مهمترين پ ارامترها بشما ر رفته و بايد در فاز طراحي به دقت در نظر گرفته شوند . به هرحال معمولاً اين پارامترها به تنهايي مور د توجه قرار م ي گيرند در حالي كه آنها بر يكديگر تأثيرگذار هستند. در اين مقاله به بررسي تأثير ميزان تحمل پذيري خطا مبتني بر روش واقعه نگاري بر روي پ ارامترهاي مصرف توان و زمان اجرا پرداخته شده است . ب ه اين منظور، تأثير روش معمولي واقعه نگاري نامتغير با زمان بر ميزان مصرف توان و زمان اجرا بررسي شده است. سپس يك روش واقعه نگاري متغير با زمان كه در آن مصرف توان و قابليت اطمينان به صورت همزمان مور د توجه قرا ر م ي گيرند، پيشنهاد شده اس ت. بعلاوه تأثير هر يك از اين دو روش بر ميزان پاسخگويي به پيامهاي دريافتي نيز ارزيابي شده اس ت. نتايج آزمايشات نشان مي دهد كه روش واقعه نگاري متغير با زمان نسبت به روش قبلي، در برخورد همزمان با مصرف توان، زمان اجرا و تحمل پذيري خطا كارآمدتر عمل م يكند.

با توجه به ايفاي نقش حرکت و تحمل وزن بدن توسط مفصل لگن، لزوم بررسي و پردازش دقيق تصاوير پزشکي مربوطه از جمله بخش بندي استخوانها و غضروفهاي ت شکيل دهنده مفصل لگن مطرح ميگردد. دستگاه تصوير برداري براي آناليز غضروفهاي مفصل لگن معمولا تشديد مغناطيسي (MRI) اس ت. از طر في به علت رو ي هم بودن غضروفها در مفصل لگن، براي جداسازي آنها نياز به کشش (Traction) طولاني مدت پاي بيمار اس ت. بنابراين در اين مقاله از تصاوير س يتياسکن حاوي ماده حاجب تزريق شده در مفصل لگ ن افراد استفاده شده است .حال با توجه به خواص آناتوميکي موجود، ميتوان از مرکز قسمت کروي استخوان فمور به عنوان نقطه شروع پردازش استفاده نمود. پس روشي تمام اتوماتيک و با دقت بالا بر مبناي افزايش رنج پويايي و کنتراست تصوير همچنين استفاده از تبدي ل هاف (Hough) براي تخمين مرکز سر استخوان فمور ارائه گرديده است و دقت آن در تصاوير حاوي ماده حاجب و يا با کنتراست پايين همچنين تصاوير حاوي نويز حفظ ميگردد.روش پيشنهادي روي بيست مجموعه داده (Data set)از تصاوير سيتياسکن حاوي ماده حاجب اعمال شد و در همه موارد مرکز سر استخوان فمور با دقت بالا استخراج گرديد.

مساله زمان بندي وظایف در یک سامانه ي چندپردازنده به صورت نسبت دادن مجموعه اي از وظایف به تعدادي پردازنده تعریف می شود.این وظایف باید به گونه اي به پردازند هها نسبت داده شوند که زمان اجراي نهایی کمینه شده و مجموع هاي از معیارها رعایت شوند. مجموعه گستردهاي از راهحلهاي دقیق و ابتکاري 4 براي حل این مساله بهینه سازي مطرح شده است . مشکل اصلی راه حل هاي قبلی عد م'کارایی براي فضاي حال تهاي بزرگ و یا عدم تضمین دستیابی به راه حل بهینه است . در این مقاله، راه حلی نوین، مبتنی بر ترکیب روش الگوریتم ژنتیک و یادگیري تقویت ی 5 براي حل این مساله ارائه می شود. در این روش ابتدا مساله اولیه زمانبندي با استفاده از الگوریتم ژنتیک به چند زیر مساله شکسته شده و با استفاده از روش یادگیري تقویتی تلاش م یشود راه حلی بهینه براي هر یک از زیر مساله ها یافته شو د. جواب نهایی مساله به صورت مجموعه اي از زوج مرتب هاي وظایف و پردازنده ها ارائه خواهد شد . نتایج حاصل از شبیهسازي و ارزیابی سیستم بر روي موارد آزمایشی استاندارد نشان میدهد که این روش براي حل مساله ذکر شده به خوبی سایر روشها عمل کرده و از سرعت اجراي بالاتري برخوردار است.

فرآيند فشرد هسازي يك منبع به صورتي كه حاص ل حاوي اطلاعات مهم آن باشد را خلاصه سازي گويند. با توجه به گسترش روزافزون حجم اطلاعات رق مي، نياز به خلاصه سازي متون بيش از پيش مطرح ميشود. خلاصههاي رق مي بسته به پارامترها ي مختل في بر اي نوع ورودي، خرو جي و هدف به انواع متفاو تي دستهبندي ميشوند. در اين مقاله پس از معرفي اجمالي خلاصهسازي، انواع آن و نمونهه ايي از سيستمهاي خلاصهساز، به تشريح روشي ترکيبي جهت خلاصهسازي خودکار متون فارسي ميپردازيم. در اين روش جملههاي خلاصه از ميان مه مترين جم لههاي متن ورو دي انتخاب ميشوند, کل روش به صورت نحوي/معنايي عمل ميکند و ترکيب ي از دو روش زنجير هي لغوي و خلاص هسازي مبت ني بر گراف است كه از پنج معيار ميزان شباهت جملات با يکديگر، شباهت جملات با كلمات كليد ي كاربر، شباهت جملات با عنوان ، تعداد جملات مشابه هر جمله و وجود کلمات اشاره در جمله براي امتيازدهي به جملات استفاده نموده و جملات با بيشترين امتياز را به عنوان خروجي سيستم انتخاب م يكند. سيستم پياد هسازي شده براساس اين روش با خلاصههاي مرجعي که بهصورت دستي تهيه شدهاند، مورد مقايسه قرار گرفته و نتايج اين ارزيابي در انتهاي مقاله آورده شده است.

Several methodologies with their own characteristics have been proposed in the area of agent-oriented software engineering. Consequently, deciding which methodology to select in a specific case is an important issue and it can lead to decrease software development cost and effort. Thus, importance of evaluation of methodologies will be highlighted in choosing the appropriate methodology in the development process of an application. It can also help in developing new methodologies and improving existing ones. In this paper, we are going to provide an evaluation framework of agent oriented methodologies. To demonstrate the usage of the suggested framework, it is applied to evaluate two methodologies (MESSAGE and Prometheus) using a proper example. Results show that, using our method, methodologies can be truly compared and evaluated.

This paper provides technical solutions for two problems selected from Soccer Simulation 3D domain. The agent movement equation problem and the localization problem are selected from this domain and investigated using several machine learning methods, including neural networks, evolutionary learning and statistical learning. Results show the remarkable advantage of reinforcing ordinary multi-layer perceptron neural networks with evolutionary algorithms. Also they confirm the superior performance of support vector machines for regression tasks when the underlying system is neither dynamic nor chaotic.

Exceptionally leaky transistors are increasingly more frequent in nano-scale technologies due to lower threshold voltage and its increased variation. Such leaky transistors may even change position with changes in the operating voltage and temperature, and hence, static physical redundancy is not sufficient to tolerate such threats to yield. We show that in SRAM cells this leakage depends on the cell value and propose a first softwarebased runtime technique that suppresses such abnormal leakages by storing safe values in the corresponding cache lines before going to standby mode. Analysis shows the performance penalty is, in the worst case, linearly dependent to the number of so-cured cache lines while the energy saving linearly increases by the time spent in standby mode. Analysis and experimental results on commercial processors confirm that the technique is viable if the standby duration is more than a small fraction of a second.

In this paper, we propose a method that uses domain engineering concepts to design components in a minimizedextendable manner and to provide required platform to implement these components, we propose a component model called AECM that uses aspect-oriented method besides other techniques to improve component reusability. AECM proposes a component definition language to define component specifications that component behaviors can be minimized or extended through the language. In addition, AECM proposes an assembly definition language to wire components; these two languages make software architecture. In this component model, aspects are some kind of component and all component concepts are applicable to them. AECM categorizes aspects of a component to two categories: 1) built-in and extension aspects, 2) inter-components aspects and intra-component aspects, and supports them in different ways to control applicable changing to the component. AECM supports definition of weave time and runtime aspect application rules in a way that any changes of the rules will not affect the component implementation.