فا   |   En
ورود به سایت

زندگی و برنامه‌نویسان

نویسنده: رضا محمودی عالمی

زندگی و برنامه‌نویسان

 رضا محمودی عالمی

 

به طور کلی دو نوع developer  وجود دارد. یک دسته آنهایی هستند که با برنامه‌هایشان زندگی می‌کنند، و دسته دوم کسانی هستند که برنامه می‌نویسند تا بتوانند با آن زندگی کنند.

دسته اول یعنی کسانی که با کدها و برنامه‌هایشان زندگی می‌کنند در رابطه با کارشان بسیار احساساتی هستند. آنها مدام در حال به روز کردن اطلاعات خود در مورد تکنیک‌های برنامه‌نویسی هستند و دلیل آن اجبار نیست بلکه به خاطر این است که آنها این کار رو دوست دارند.

مردمی وجود دارند که شب‌ها تا دیر وقت برای کدنویسی بیدار می‌مانند، بلاگ‌هایی در مورد برنامه‌نویسی ایجاد می‌کنند و دائماً برای اطلاعات بیشتر گرسنه هستند.

در سمت دیگر دسته‌ی دوم قرار دارند یعنی کسانی که برنامه می‌نویسند تا بتوانند زندگی خود را بگذرانند. به عبارت دیگر آنها برای رفع نیازهایشان کد می‌نویسند. آنها با استفاده از درآمدهاشان مخارج‌شان را پوشش می‌دهند و از کارشان هیچ لذتی نمی‌برند.

 

کسانی که با برنامه‌هایشان زندگی می‌کنند

این شخص اغلب احساس آزادی زمانی می‌کند مگر زمانی که در حال برنامه‌نویسی و یا در حال آموختن مطالب جدید در مورد برنامه‌نویسی است. این گونه افراد که خود را geek یا nerd  می‌نامند مدام در تویتر در حال تویت زدن در مورد مطالبی مثل Asp.net ،JQUery  ، MVC و هر چیز دیگر هستند که در طول روز آن را مورد بررسی قرار داده‌اند.

همچنین این افراد در فروم‌ها به بحث در مورد مسائل مختلف می‌پردازند و بدون هیچ گونه چمشم‌ داشتی به سوالات دیگران پاسخ می‌دهند چون اعتقاد دارند که زمانی که آنها هم نیاز به کمک داشته باشند حتما کسی به آنها یاری خواهد رساند.

کسانی که برنامه می‌نویسند تا زندگی کنند

 تجربه نشان داده است که این افراد معمولا برنامه‌نویس‌های فقیری هستند. این افراد معمولا این جمله‌ها را زیاد به کار می‌برند: "من برای یاد گرفتن چیزهای جدید وقت ندارم" و "من از تغییرات متنفرم" این اشخاص از کارشان متنفر هستند و همیشه برای شروع پروژه‌های جدید بهانه می‌آورند.

 

کلام آخر

 شما معمولا به راحتی می‌توانید با پرسیدن چندین سوال به‌خصوص، این دو گروه را از یکدیگر جدا کنید. به عنوان مثال می‌توان پرسید: "چه برنامه‌ای برای اوقات فراغت خود دارید؟" اگر گفت: فقط نوشتن کد و فرستادن پکیج آنها. به نظر من هیچ چیز بدتر از این نیست که یک نفر مجبور به کدنویسی باشد.

من اصولا بعضی روزها مجبورم کامپیوترم رو دور بیندازم. خوشبختانه من پدر و مادری دارم که مرا می‌فهمند و مرا تحمل می‌کنند. چرا که بعضی مواقع واقعا به این فکر می‌کنم با برنامه‌هایم زندگی کنم یا به خانه بروم!